اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم / چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم / کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست / شب بی تابش ماه روی تو برده امانم
کمی از غصه هایم یاد بگیر که وقتی بودی با فکر رفتنت و وقتی رفتی با فکر بر نگشتنت همراه من ماند!!
آهای همیشگی ترینم / تمام فعلهای ماضیم را ببر / چه در گذر باشی چه نباشی / برای من استمراری خواهی بود….من هر لحظه تو را صرف میکنم..
ماکه همسایه ی اشکیم / ولی با دلِ تنگ / گر لبی خنده زند / یاد شماییم همه شب
اگر به یادت نمی ایم دلیل فراموشی تو نیست…من ترس از ارتفاع دارم..
رُخ به رُخ که شدیم..من مات شدم… !..و تو چون پادشاهی که..از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است..بی اهمیت ، رد شدی
ای معنی انتظار یک لحظه بایست..دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست؟..برگرد نگاهم کن و یک جمله بگو..تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟
زندگی یعنی بخند هرچند که غمگینی..ببخش هرچند که مسکینی..فراموش کن هرچند که دلگیری…
تو را با دیگری دیدم که بی من شادمان بودی..گمانم بود بی احساسی و تو بیش از آن بودی..رها کردی مرا رفتی شکستن بود تقدیرم..تمام فکر من هستی به فکر دیگران بودی
چقــدر باید بگذرد؟؟..تا مـن..در مـرور خـاطراتم..وقتی از کنار تــو رد می شم...تنـــم نلــرزد….بغضــم نگیــرد…..