باران و تگرگ را به چشمم دیدم / افتادن برگ را به چشمم دیدم / در واهمه ی نبودن و بودن تو / من سختی مرگ را به چشمم دیدم .
برای عاشقی از نسل آدم / دو چشمت بهترین پیغام عالم / تمام آرزوهایم همین است / نبینم در نگاهت ذره ای غم .
عجب موجود سخت جانی ست دل ! هزار بار تنگ میشود ، میشکند ، میسوزد ، میمیرد و باز هم برایت میتپد !
(نوشتم دوستت دارم ، پرانتز را نبستم ، بگذار این حقیقت تا ابد جریان بیابد .
با تو بودن همیشه پر معناست / بی تو روحم گرفته و تنهاست / با تو یک کاسه آب ، یک دریاست / بی تو دردم به وسعت صحراست .
فرق تو با نسیم اینه که نسیم نفس آسمونه اما تو نفس منی !
کاش وقتی تگرگ تنهایی می بارد ، من لایق آن باشم که چتری باشم در دستان تو .
ترک ما کردی ولی با هرکه هستی یار باش / این رفیقان نارفیقند ، گفتمت هوشیار باش .
خدایت یار تا آن دم که از هستی نشان باشد / دعایت میکنم سهمت همیشه آسمان باشد .
من هر روز در تلاشم که خاطرم بماند و تو هر شب دعا می کنی که فراموش کنی ، خاطراتمان چه بلاتکلیفند