گفتی دوست دارم قلبم تندتر از همیشه تپید ، لبخند زدم وباورت کردم .با اینکه می دونستم لب ها دروغ می گن .با صدات نوازش کردی تپش قلبت روحس کردم !مهربونو پاک بود .نگاهت گرم ودلنشین !صدات آرامش دل !نفست بوی بهار عشق بود ! به تو تکیه کردم وآروم شدم با تو از همه چیز در امان بودم
اگه یه روز فکر کردی نبودن یه کسی بهتر از بودنشه ،چشماتو ببند واون لحظه ای که اون کنارت نباشه رو به خطر بیار ،اگه چشمات خیس شد ،بدون داری به خودت دروغ می گی وهنوز دوسش داری
هزار بار شنیدم دوستم داری! هزار بار شنیدی من بیشتر! هزار بار شنیدی تنهام نزار !هزار بار شنیدم کاش می تونستم ! هر هزار بار که خواستم به جواب برسم معادله ام یا حل نشد یا جوابش این نامساوی بود : دوستت دارم # رهایت می کنم ! ولی همون آخرین بار معادله را تو حل کردی ونتیجه این شد : دوستت دارم = میرم = برای همیشه تنهات می زارم
هیچ وقت گریه نکن چون هیچکس لیاقتش رو نداره ! اون کسی هم که داره طاقتش رو نداره !
ما آدما همیشه صداهای بلند می شنویم ،پررنگ ها را می بینیم ،وکارهای سخت و دوست داریم ! غافل از اینکه خوب ها آسون میان ،بیرنگ می مونن ،بیصدا می رن
در دنیا همه چیز دوست داشتنی است اما برای دنیا شتاب نکن که مقصد خاک است
پرسید چون دوستم داری بهم نیاز داری ؟ یا چون بهم نیاز داری دوستم داری ؟ بهش گفتم : چون دوستت دارم بی نیاز ترینم
یک نفر … یک جایی … یک وقتی … تمومه رویاهاش لبخند تو بود ! پس یه جایی یه وقتی با یه لبخند یادش کن
همیشه از خوبی های آدم ها برای خودت یه دیوار بساز .پس هر وقت در حقت بدی کردند فقط یه آجر از دیوار بردار بی انصافیه اگه دیوارو خراب کنی
زنها هرگز نمیگویند ترا دوست دارم ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری بدان که درون آنها جای گرفته ای.
(رو شفوکو)
بیایید کمترخطوط قلبمان را اشغال کنیم. شاید خداپشت خط باشد
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها میکند پرهایش سفید میماند، ولی قلبش سیاه میشود
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند.
(مونتسکیو)
قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی ، نامه عاشقیم را تو فقط می خوانی ، قاصدک هیچ کس با من نیست ، همه رفتند ، تو چرا می مانی ؟؟
یادم آید : تو بمن گفتی : ازین عشق حذر کن ! لحظه ای چند بر این آب نظر کن آب ، آئینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !
تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست … تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست … تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم … تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست … تنهایی را دوست دارم زیرا…. در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ، الهی یاد نگیری ، هرگز تو بی وفایی ، روی گلهای نرگس ، با یه مداد قرمز ، هزار دفعه نوشتم ؛ زندگی بی تو هرگز !
عزیزتر از آنی که بگویم دوستت دارم ، محبوب تر از آنی که بگویم می خواهمت ، نمی گویم مال من باش! فقط گاهی به یادم باش !
کاش به زمانی برگردم که تنها غم زندگی ام شکستن نوک مدادم بود…
گر مذهب مردمان عاقل داری یک دوست بسنده کن که یک دل داری
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی هرکه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم
وفا رو از ماهی یاد بگیر که وقتی از آب در میاد ؛ میمیره نه از زنبور که وقتی از گلی خسته میشه ؛ میره سراغ یه گل دیگه…
نمی دانم چرا این گونه است؟ وقتی نگاه عاشق کسی به توست میبینى اما، دلت بسته به مهر دیگرى است
بی اعتنا می گذرى و عاشقانه به کسى می نگرى… که دلش پیش تو نیست؟!!
می دونم هرجا که باشی دل تو اهل همین جاست واسهء من و تو اینجا اول و آخر دنیاست
همه دنیا رو نامردا گرفتن وفا رو از شما مردا گرفتن خبر اومد که مجنون و پریشب با سه تا لیلی گرفتن
به شانه ام زدیکه تنهاییم را تکانده باشی!!!به چه دلخوش کنم؟؟تکاندن برف ازروی ادم برفی؟؟؟
گرامیترین و زیباترینها در جهان،نه دیده میشوند و نه حتی لمس میشوند،آنها را تنها در دل باید لمس کرد.
«هلن کلر»
شل سیلور استاین :درون تو صدایی هست که تمام روز در وجود تو زمزمه می کند؛ حس می کنم این درسته، میدانم این یکی غلطه. نه معلم، نه واعظ، نه پدر و مادر، نه دوست و نه هیچ آدم عاقلی